یادداشت :دنیای محدود غربباوران
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۲۲۲۵۵
یک کارشناس ارشد مسائل بینالملل در یادداشتی به تحلیل دلایل احیای روابط ایران و عربستان و ارتباط آن با شرایط جدید منطقه پرداخت.
به گزارش خبرگزاری برنا و به نقل از تسنیم ؛ سعدالله زارعی کارشناس مسائل بینالملل در یادداشتی با تحلیل زوایای پیدا و پنهان احیای روابط ایران و عربستان تاکید کرد: آنچه عربستان را به سوی بازگشایی رابطه با تهران کشانده، نیاز راهبردی آن بوده و حداقل طی دو دهه آینده این نیاز باقی میماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
روابط بینالملل با دولتهایی شکل واقعی پیدا میکند که به «مناسبات برابر» تن میدهند. اگر غیر از این بود، به جای عبارت روابط بینالملل باید از عبارت «سلطه دولتی بر دولتی دیگر» استفاده کرد. آمریکاییها از ابتدای شکلگیری نظام دوقطبی از معنای واقعی روابط بینالملل عبور کرده و صراحتاً از «هژمونی آمریکا» صحبت کردهاند. سابقه روابط غرب با کشورهای دیگر هم چیزی جز هژمونی [1]نبوده است.
بعد از جنگ جهانی اول، غربیها رسماً از واژه «قیمومیت» استفاده کردند [2] و بخش وسیعی از جهان را با استفاده از واژه «قیمومیت» بین خود تقسیم کردند. آنان این عبارت تحقیرآمیز را بدون شرمندگی بهکار برده و بلکه صراحتاً در ذیل آن «هر نوع اختیار» برای خود در نظر گرفته و بهعنوان قانون ابلاغ میکردند! مثلاً دول غربی پیروز در جنگ جهانی اول، امپراتوری پهناور مسلمان عثمانی را قطعهقطعه کردند و یکی از قطعات آن یعنی فلسطین مسلمان را به قیمومیت انگلیس درآوردند و رسماً در بیانیه خود نوشتند «بریتانیا پیشزمینههای مطلوب سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای تأسیس خانه ملی یهودیان در فلسطین را عهدهدار میشود»
یعنی هر نوع اختیار این سرزمین را به انگلیس دادند، این سرزمین را از 1297/ 1918 تا 1327/ 1948 یعنی 30 سال تحت قیمومیت انگلیس قرار دادند و این در حالی بود که یک سال پیش از آن، در حالی که هنوز امپراتوری عثمانی وجود داشت و جنگ جهانی به پایان نرسیده بود، وزارت خارجه بریتانیا بیانیهای ـ موسوم به اعلامیه آرتور جی بالفور ـ صادر کرد که در آن صراحتاً از «در نظر گرفتن فلسطین به عنوان سرزمینی برای یهودیان» سخن به میان آمده بود. روابط بینالملل غربی، هژمون انگلیس بر فلسطین و بر بسیاری دیگر از سرزمینهای آسیایی و آفریقایی را تثبیت کرد. خب این هر چه باشد نامش «روابط بینالملل» نیست، سلطه یک کشور بر «دیگران» است.
همین الان هم دولتهای محور در اروپا علیرغم آنکه دیگر قدرت سابق را ندارند و قیمومیت و هژمون منسوخ گردیده، در ادبیات و عملکرد بر همین نمط باقی ماندهاند. نمونه آن را در موضوع هستهای ایران مشاهده کردهایم. آنان در قاعده روابط بینالملل، ایران را به متوقف کردن برنامه هستهای خود متعهد کردند و در برابر، تعهداتی برای رفع تحریمهای ایران پذیرفتند. اما حال علیرغم آنکه بر مبنای 13 دور گزارش آژانس تحت امر خودشان، ایران به طور کامل به تعهد خود عمل کرده و شش سال بر آن پایبند بوده است، جمهوری اسلامی را مسئول شکست برجام معرفی کرده و دوباره از ایران میخواهند علیرغم استنکاف کامل غرب از اجرای تعهدات خود، بدون هیچ حرف و حدیثی برجام را مو به مو اجرا کند! این واقعیت و محتوای روابط بینالملل غربی است.
یک نگرش منحط در ایران وجود دارد که میگوید بله روابط بینالملل همین است. این روابط نه براساس حق و تعهد متقابل بلکه براساس «حق هژمون» و «تعهد کشورهای پیرامون» شکل گرفته است و اداره جهان براساس آن صورت میگیرد و مصلحت کشورهای پیرامون هم در این است که با آن مخالف نکنند. یکی از اینها که سالها مسئول دستگاه دیپلماسی ایران بود، در دیدار با نگارنده و چند نفر دیگر میگفت «از آنجا که ایران قدرت استیفای حق خود را ندارد، باید به محدوده و سهمی که برایش تقدیر کردهاند، رضایت بدهد چرا که عدم رضایت سبب اتفاقات بسیار بدی برای کشور میشود.» از نظر اینها، هر چند قانون بینالملل را همین قدرتهای هژمون نوشتهاند، باید از آن تبعیت کنیم تا متهم به قانونستیزی نشویم![3]
شما حتماً دیالوگ مشهور «قاضی شارع» را در سریال سربداران به یاد دارید که میگفت «قضاوت خیلی آسان است چرا که حکم آن است که شاه بخواهد»! این منطق، یک ملت را برای همیشه تسلیم قلدران میکند. این البته در حالی مطرح میشود که اساساً جهان شاهد دگرگونیهای اساسی در ساخت قدرت و حاکمیت بینالمللی میباشد. شاید ادبیات تسلیمطلبان در فاصله 1945 تا 1991 که جهان در محدوده نظام دوقطبی تعیین تکلیف میشد، جایی داشت ولی هماینک که قطبهای سابق قدرت، با هم در جنگ هستند و شیرازه نظام سابق بینالملل پاشیده است، این نگاه تسلیمطلبانه و هژمونیپذیرانه جایگاهی ندارد.
امروز حتی اروپا وضع یکپارچه سابق را ندارد. دولتهای این قاره لااقل به سه قسمت تقسیم شدهاند؛ دولتهای محور در اتحایه اروپا، دولتهای محور در خارج از این اتحادیه و دولتهای غیرمحور در اتحادیه و خارج آن. کشوری مثل جمهوری اسلامی میتواند بدون نیاز به عبور از دالان کشورهای دستهی اول، با کشورهای دسته دوم و دسته سوم و بهخصوص دسته سوم روابط واقعی متناسب و برابر داشته باشد. جمهوری اسلامی از نظر تولید ناخالص داخلی، از نظر درجه علمی، از نظر قدرت سیاسی، از نظر قدرت منطقهای و از نظر قدرت نظامی، از اکثر کشورهای اروپایی جلوتر است و این جلوتر بودن و افقی که فراروی ایران قرار دارد، زمینهساز روابطی مبتنی بر منافع و مصالح ملی بین طرفین میباشد.
نکته دوم این است که صحنه بینالملل منحصر به دولتهای غربی نیست. امروز قدرت اقتصادی، صنعتی و علمی ـ تکنولوژیک کشورهایی در آسیا از عمده کشورهای اروپایی از جمله سه کشور محور آن یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس بیشتر است. به فرض اینکه ایران در حوزه تکنولوژی و فنآوری با مضیقههایی مواجه باشد و برای رفع آن چارهای جز وارد کردن نداشته باشد ، این نیاز توسط کشورهای پیشرفته آسیایی که حداقل هنوز نگرش هژمونیک بر رفتار خارجی آنان حکمفرما نشده، برطرف میگردد.
به این مثال که تفاوت دو نگرش در اروپا و آسیا را نشان میدهد، توجه کنید، قوانین مصوب در سازمانهای چندملیتی اروپایی و آمریکایی «آمرانه» (Hegemonic) است. آنان وقتی قراردادی مینویسند، رسماً در ذیل آن یادآور میشوند «کشورهای عضو وظیفه دارند قوانین داخلی خود را به گونهای تنظیم کنند که اجرای این تعهدات را تسهیل کند». این نه تنها در قراردادهای فراگیری مثل «منشور حقوق بشر» و «مصوبات شورای امنیت سازمان ملل» گنجانده شده، بلکه در هر توافق بینالاثنینی یا چندجانبهای ـ مثلاً برجام ـ هم ذکر و مطالبه گردیده است. اما وقتی کشوری به عضویت یک پیمان آسیایی ـ مثل شانگهای ـ درمیآید، این وضع کاملاً دگرگون است. در پیمان شانگهای تاکنون 39 کنوانسیون بین اعضای آن بهصورت اجماعی به تصویب رسید[4]و در ذیل همه این کنوانسیونها تصریح شده «اجرای این توافق منوط به منطبق بودن آن با قوانین داخلی کشورهای عضو است».
با نگاه به واقعیت صحنه بینالملل میتوان با صراحت گفت فرصتهایی که در دو قاره آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین برای ایران وجود دارد، به هیچ وجه در آمریکای شمالی و اروپا برای ایران وجود ندارد. ایران در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به عنوان یک «دولت محق» شناخته میشود و از «قدرتمندی» آن استقبال میکنند. در حالی که آمریکا و اروپا، دائماً ایران را «قدرتی مخرب» که باید تعدیل یا حتی نابود گردد، میدانند و به همین دلیل در طول 44 سال گذشته، دائماً از تحریمهای سخت و شکننده علیه ایران حرف زدهاند. مقامات آمریکا بارها اعلام کردهاند تحریمهای بیسابقهای را علیه ایران به اجرا گذاشتهاند. با این وصف ایران در جایی که یک کشور صاحب حق و دارای نیات خیرخواهانه شناخته میشود و به تواناییهای آن هم اذعان میشود، بهتر میتواند روابط خارجی خود را شکل دهد و به نتیجه برساند تا در جایی که او را شرور خوانده و به تخریب آن سرگرم هستند.
اما رابطه با همسایگان و دولت سعودی
روابط بینالملل وقتی استمرار پیدا میکند که یک کشور در محیط همسایگی، وضع تثبیت شدهای داشته باشد. کشور ترکیه وقتی میخواست از بحران پی در پی و مزمن اقتصادی خارج شود، سیاست «صفر کردن اختلافات با کشورهای همسایه [5]را در پی گرفت و یک دهه (2002 تا 2012) بر آن وفادار بود و به نتایج مهمی هم رسید. آمریکاییها هم زمانی که تصمیم گرفتند یک کشور قدرتمند داشته باشند، سیاست «حیاط خلوت» [6] را در کشورهای پیرامونی خود یعنی در آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی در پیش گرفتند.
روابط با همسایگان وجوه مختلفی دارد. یک کشور زمانی میتواند در فرادستها به روابط خارجی پایدار برسد که در محیط همسایگی درگیر نباشد. کشوری که در محیط نزدیک خود درگیری دارد یعنی چالش امنیتی دارد. کشورهای فرادست به برقراری روابط با کشوری که دچار مشکل امنیتی است، رغبتی ندارند؛ چرا که مشکل امنیتی افق ماندگاری یک دولت را تیره و تار میکند و سرمایهگذاری را به خطر میاندازد. ضمن آنکه اگر کشوری در محیط اطراف خود درگیر باشد، ناگزیر است درآمدهای ناشی از روابط با کشورهای دوردست را صرف خرید تسلیحات کند و وارد رقابتهای تسلیحاتی شود. در واقع چالش محیط اطراف، مثل یک شنزار عمل میکند و سرمایههای جذبشده خارجی را میبلعد و تباه میکند.
بر همین اساس دولت ماجراجوی فعلی عربستان، پس از 8 سال چالش امنیتی با یمن و نیز مداخله مخرب علیه همسایگان عرب خود، سیاست صفر کردن مشکلات در محیط همسایگی را دنبال میکند. توافق 19 اسفند 1401 پکن میان عربستان و ایران بر این اساس صورت گرفت.
روابط ایران و عربستان سعودی هم از قاعده اولویت روابط با همسایگان و رفع اختلافات با آنها خارج نیست. کمااینکه در طول 44 سال گذشته، هر چند دولت سعودی جانب احترام را نسبت به همسایه بزرگ شمالیاش نداشته، ایران دنبال تنش با عربستان نبوده است. عربستان در دی ماه 1394 تحت تأثیر فشار شکننده جنگ یمن، روابط با ایران را قطع کرد تا حقارت شکست خود از یمنیها که آنان را کوچک معرفی میکرد، بپوشاند. در طول آن مقطع، ایران دنبال برقراری رابطه با این دولت بود و بر این اساس در چند دور مذاکره در بغداد و مسقط شرکت کرد. در نهایت دولت سعودی در جریان مذاکرات 19 اسفند 1401 پکن به برقراری دوباره رابطه سیاسی با ایران تن داد و اینک سفرای دو کشور در پایتخت یکدیگر به فعالیت مشغول میباشند.
مسلماً روابط ایران و عربستان «در همه زمینهها» با مذاکرات و توافق پکن و با سفرهای مقامات دو طرف به پایتختهای یکدیگر «عادی» نخواهد شد؛ عربستان هنوز از ادبیات ضدشیعی (مبتنی بر ایدئولوژی وهابیت) فاصله نگرفته است؛ عربستان هنوز از محوریت توجه آمریکا در منطقه خارج نشده است؛ عربستان هنوز به قطع مداخلات علیه دوستان ایران در لبنان، سوریه، عراق، یمن، فلسطین، افغانستان و... تن نداده است؛ عربستان ـ همانگونه که در مذاکرات اخیر بنسلمان و امیر عبداللهیان هم مطرح شد ـ هنوز ایران را تنها رقیب منطقهای خود میداند و بر سبقت گرفتن از آن اصرار دارد. عربستان سعی دارد از طریق آرام کردن فضای ایران، آسیبپذیریهای امنیتی خود در منطقه خلیج فارس را علاج کند و مانع تکرار ضربات گذشته علیه تأسیسات حیاتی خود شود.
کما اینکه ایران هم نمیخواهد از حمایت جبهه مقاومت منطقه که عربستان آن را در نقطه مقابل خود ارزیابی میکند، چشم بپوشد. ایران هم نمیخواهد ادبیات انقلاب خود که با رژیمی با مختصات عربستان همخوانی ندارد، کنار بگذارد. ایران هم عربستان را مانع ایدئولوژیک خود و سرمنشأ بسیاری از رخدادهای نامطلوب نظیر عادیسازی عربی ـ اسرائیلی میداند. بنابراین اگر کسی گمان کند، روند کنونی میان ریاض و تهران، به عادیشدن همه مسایل دو کشور میانجامد، سادهانگاری کرده است.
اما در همان حال تردیدی نیست که عربستان از این راه ـ روابط محدود با ایران ـ هم برنمیگردد. یعنی آنچه عربستان را به سوی بازگشایی رابطه با تهران کشانده، نیاز راهبردی آن بوده و حداقل طی دو دهه آینده این نیاز باقی میماند. پس ایران میتواند تا حد زیادی مطمئن باشد شکلدهی به روابط پایدار با عربستان در بعضی زمینهها ممکن است. اما انتظار از عربستان نباید بیش از اندازهی واقعی و با نادیده گرفتن خصوصیات «عربستان بن سلمان» توأم باشد. در هفتههای اخیر و پس از سفر دکتر امیرعبداللهیان به عربستان و دیدار با بنسلمان، بعضی محافل دیپلماتیک از شروع رابطه راهبردی بین دو کشور صحبت به میان آوردند که خیلی غیرواقعبینانه بود. رابطه دو کشور در زمینههایی «عادی» میشود، اما حضور عربستان در جبهه بینالمللی مخالف ایران و سیاستهای منطقهای مبتنی بر کار با رژیم اسرائیل، مانع عربستان و ایران در راهبردی کردن روابط میان خود است.
[1] هژمونی (Hegemony) تسلط یا کنترل سیاسی، اقتصادی یا نظامی یک دولت بر دیگران است. به عقیده «آنتونیوگرامشی» نویسنده چپگرای ایتالیایی، سلطه سرمایهداران تنها به وسیله فاکتورهای اقتصادی تأمین نمیشود بلکه نیازمند قدرت سیاسی و نیز یک سیستم و دستگاه عقیدتی یا ایدئولوژیک است که کارش فراهم کردن رضایت طبقه تحت سلطه میباشد. ثبات جوامع سرمایهداری ناشی از سلطه ایدئولوژیکی آن میباشد.
[2] در اصطلاح سیاسی، قیمومیت برای اشاره به وضعیت یک کشور استعمارگر بهکار گرفته و کشور مستعمره یا اشغالشده را تحت قیمومیت گفتهاند. در اصطلاح حقوقی، به معنای اخص ولایت قهری و آن ولایت پدر و جد پدری و وصی منصوب از طرف یکی از آنهاست بر طفل و بر غیررشید و مجنونی که متصل به صغر باشد. محجوری که به صفت بالا نباشد، ولایت را نسبت به او قیمومیت نامند (فرهنگ حقوقی جعفری لنگرودی ذیل قیمومیت)
[3]نظریهپردازان علوم سیاسی معتقدند هژمون یا طبقه مسلط نه تنها از نظر سیاسی و اقتصادی، جامعه را زیر نظارت دارد، بلکه شیوه خاص نگرش خویش به جهان و انسان و روابط اجتماعی را نیز همهگیر میکند و آنانی که تحت تسلط هستند، این نگرش را همچون پارهای از نظم طبیعی جهان میپذیرند. نخستین کار مهم در هر جامعهای، کنار زدن این نگرش است چرا که مهمترین عامل برای هر تغییر بنیادی است.
(آشوری، دانشنامه سیاسی چاپ شانزدهم، ص 78، انتشارات مروارید 1387)
[4] یکی از اصول شانگهای این است که هر پیشنهادی لزوماً با اجماع اعضا ـ و نه اکثریت اعضا ـ تبدیل به مصوبه میشود.
[5] احمد داوود اوغلو وزیر خارجه و نخستوزیر اسبق ترکیه در دوره عضویت در حزب عدالت و توسعه و پیش از آنکه به وزارت برسد، کتاب «عمق استراتژیک» (Strategic Depth) که بعد به عنوان راهنمای سیاست خارجی حزب مزبور درآمد، منتشر کرد. او در این کتاب نوشت ترکیه برای آنکه به موقعیت استراتژیک خود برسد، باید اولاً مسایل و مشکلات داخلی نظیر مسئله کردها و شکاف بین اسلامگراها و سکولارها را حل کند و ثانیاً باید با همسایگان خود رابطه مسالمتآمیزی داشته باشد و اختلافات خود را با آنها حل و فصل نماید. این سیاست به عدم مشکل با همسایگان (Zero Problem Policy With Neighbers) شهرت یافت و به نتایج مهمی هم دست پیدا کرد اما با شروع بیداری اسلامی و تحولات منطقه عربی، کنار گذاشته شد و دوباره مداخله در امور آنان در دستور کار ترکیه قرار گرفت.
[6] در علوم سیاسی و روابط بینالملل، حیاط خلوت آمریکا (Americas Backyard) برای اشاره به منطقه نفوذ کشور آمریکا استفاده میشود و شبیه واژه روسی «خارج نزدیک» است. منظور از این دو عبارت، آمریکای لاتین است. البته عدهای از تحلیلگران این مفهوم را به غرب آسیا (خاورمیانه) هم تسری دادهاند. از نظر آنان، آمریکا در غرب آسیا تلاش میکند با فشار سیاسی و تغییر حکومتها مشابه آنچه در یک دوران مدید در آمریکای لاتین انجام میداد، نفوذ خود را افزایش دهد (Alain Gresh, Lemond Diplomatic, 2010/02/28)
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: سعدالله زارعی غرب باوران روابط ایران و عربستان روابط بین الملل آمریکای لاتین زمینه ها دو کشور یک کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۲۲۲۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وزیر دفاع : حمله ایران به اسرائیل یک هشدار محدود بود
به گزارش تابناک به نقل از وزارت دفاع، وزیر دفاع گفت: پاسخ جمهوری اسلامی ایران به تجاوزگری رژیم صهیونیستی صرفاً یک اعلان هشدار محدود با هدف ایجاد بازدارندگی و در عین حال پرهیز از گسترش درگیری بود.
امیر سرتیپ آشتیانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح روز جمعه ۷ اردیبهشت ماه در بیست و یکمین اجلاس وزرای دفاع سازمان همکاری های شانگهای در آستانه قزاقستان ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع وزرای دفاع سازمان همکاری شانگهای از برنامه ریزی و استقبال گرم دولت جمهوری قزاقستان تقدیر و تشکر و اظهار کرد: در طول چند ماه گذشته اتفاقات ناگواری در جغرافیای امنیتی سازمان همکاری شانگهای نظیر حوادث تروریستی در ایران، روسیه و پاکستان که موجب کشته و مجروح تعدادی از شهروندان و مردم بیگناه شد به وقوع پیوسته است در اینجا لازم میدانم ضمن محکوم نمودن این حوادث با خانواده های قربانیان ابراز همدردی نمایم از سوی دیگر از هفت ماه پیش، تاکنون شاهد نسل کشی ارتکاب جنایت جنگی و کشتار وسیع زنان کودکان، امدادگران و خبرنگاران و تخریب وسیع زیر ساختها و بیمارستانها توسط رژیم غاصب صهیونیستی در فلسطین هستیم که متاسفانه با حمایت و کمکهای همه جانبه حامیان این رژیم و انفعال مجامع و سازمانهای بین المللی همراه گشته است.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران ضمن به رسمیت شناختن حق دفاع مشروع ملت فلسطین، جنون کشتار و تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی و حامیان آن را به شدت محکوم کرد و گفت: متاسفانه در ادامه تجاوزگری و جنگ طلبی رژیم صهیونیستی؛ اخیرا این رژیم با هدف تشدید و توسعه جنگ در منطقه و انحراف افکار عمومی از جنایات و نسل کشی خود در غزه با نقض صریح ماده ۳۱ کنوانسیون وین ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی ایران در سوریه را هدف قرار داد که منجر به شهادت تعدادی از مستشاران نظامی کشورمان که بنا به دعوت این کشور در دمشق حضور داشتند، شد البته جمهوری اسلامی ایران بر اساس حق دفاع مشروع مندرج در ماده ۵۱ منشور ملل متحد و با توجه به عدم محکومیت این اقدام در شورای امنیت سازمان ملل متحد با تکیه بر مولفه های قدرت خود اقدام به تنبیه متجاوز کرد.
امیر سرتیپ آشتیانی با بیان اینکه پاسخ جمهوری اسلامی ایران به این تجاوزگری صرفاً یک اعلان هشدار محدود با هدف ایجاد بازدارندگی و در عین حال پرهیز از گسترش درگیری بود، افزود: باید تاکید کنم جمهوری اسلامی ایران به دنبال جنگ و افزایش تنش در منطقه نمی باشد با این وجود هر گونه جسارت تعدی و محاسبه غلط توسط دشمنان با پاسخ مقتضی و پشیمان کننده روبرو خواهد شد.
سرتیپ ستاد محمدرضا آشتیانی مواضع اصولی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در محکومیت حمله تروریستی به اماکن دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در سوریه را بسیار ارزشمند بر شمرد و گفت: ضمن تشکر از مواضع منطقی و سازنده دولتهای روسیه و چین به ویژه در نشست ۱۴ آوریل شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از حق دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران تاکید مینمایم دفاع جانبدارانه و بی قید و شرط برخی کشورهای غربی از اقدام رژیم صهیونیستی منجر به بی اعتباری و تضعیف نقش و کارکرد سازمانهای بین المللی در ایجاد نظم و امنیت در جهان خواهد شد.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه حوادث و تجربیات امروز جهان ما را به سمت ضرورت درک واقعیات جدید نظام بین الملل و چگونگی شکل گیری هندسه نظم جدید جهانی رهنمون می سازد، تصریح کرد: در نظام بین الملل در حال گذار آنچه که بیش از همه به چشم می خورد؛ تشدید رقابت قدرت ها در عرصه ها و حوزه های وسیع تر به ویژه نظامی و امنیتی، نادیده گرفتن حقوق ملت ها، به کارگیری استانداردهای دوگانه در مواجهه با مسایل بین المللی، تشدید بحرانهای ژئوپلیتیکی مانند تلاش جدید غرب و ناتو در توسعه به شرق، تزلزل در معاهدات خلع سلاح و کنترل تسلیحات، توسعه کمی و کیفی سلاحهای کشتار جمعی، سوء استفاده برخی قدرتها از گسلهای موجود و شکاف های اجتماعی و قومیتی جهت تضعیف حاکمیت ملی کشورها، استفاده از ابزار تروریسم در جنگ ها و شکل گیری تروریسم ترکیبی، بهره گیری از ابزار جنگ اقتصادی و تحریم توسط قدرت های سلطه گر و تلاش این قدرتها برای حفظ برتری و هژمونی خود در جهان می باشد.
امیر سرتیپ آشتیانی با بیان اینکه بدون تردید بسیاری از بحرانها و جنگهای چند دهه اخیر به ویژه در عراق، افغانستان، اوکراین و فلسطین نتیجه رویکردها و سیاستهای سلطه طلبانه و تمامیت خواهانه غرب و ناتو بوده است، گفت: در مقابل این جریان شاهد ظهور و افزایش تمایلات جدی در برخی کشورها و قدرت های نوظهور برای دفاع از حقوق، هنجارها و ارزشهای ملی و بین المللی نظیر عدالت، استقلال، برابری، صلح و امنیت از طریق همکاری جمعی و حرکت به سمت یک نظام مستقل و عادلانه هستیم و اگر بخواهیم واقع بینانه قضاوت نماییم؛ نقش سازمان همکاری شانگهای در شکل گیری این روند بسیار حائز اهمیت می باشد. بدون تردید سازمان همکاری شانگهای به سبب برخورداری از ظرفیتهای متنوع و گسترده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و امنیتی با طی کردن مسیری هوشمندانه؛ اکنون به یک نهاد تأثیرگذار و نقش آفرین در روندهای جهانی و به ویژه ایجاد سازوکارهای چند جانبه گرایی و نیز به محل رجوع بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است.
وزیر دفاع با بیان اینکه پدیده تروریسم در حال حاضر به یک معضل اساسی در جهان تبدیل شده است، اظهار داشت: از آن جا که یکی از اهداف راهبردی سازمان همکاری شانگهای مقابله با تمامی مظاهر تروریسم و ریشه های آن است؛ انتظار میرود مقابله جدی و عملی با این پدیده بیش از گذشته در دستور کار سازمان قرار گیرد و در همین رابطه با توجه به وقوع اتفاقات تلخ و ناگوار ناشی از اقدامات گروه های تروریستی در جغرافیای امنیتی سازمان همکاری شانگهای به ویژه در طول یک سال گذشته؛ معتقدیم پاکسازی تروریسم از درون جغرافیای سازمان به عنوان یک اولویت جهت حفظ و توسعه بیشتر اعتماد، دوستی و حسن همجواری متقابل بین کشورهای عضو از طریق رایزنی مداوم بهره گیری از ظرفیت های مشترک و تبادل تجربیات و اطلاعات یک اصل و الزام راهبردی به شمار می رود.
سرتیپ ستاد محمدرضا آشتیانی ادامه داد: نکته حائز اهمیت در مبارزه با تروریسم؛ شناخت ریشه ها، دلایل، آموزه های فکری و معرفتی، روش ها، تاکتیک ها، حامیان و منابع مالی از جمله استفاده از رمز ارزها است. گرچه تروریسم ریشه در جهل، عقب ماندگی افراط گرایی، تبعیض و بی عدالتی دارد، لکن امروزه شاهد خروج تروریسم از وضعیت سنتی و نقش آفرینی در اشکال جدید به عنوان یک ابزار قدرتمند برای برخی از قدرت های جهانی در جنگهای نوین و ترکیبی می باشیم علاوه بر این به موازات تروریسم سخت؛ شاهد نوعی از تروریسم نرم تحت عنوان تروریسم اقتصادی هستیم که میتوان نمونه های بکارگیری آن را توسط نظام سلطه علیه برخی از اعضاء سازمان همکاری شانگهای در قالب اعمال تحریم های یک جانبه و چند جانبه مشاهده کرد.
امیر سرتیپ آشتیانی با اشاره به آموزههای دین مبین اسلام بر پرهیز از افراط گرایی و رفتارهای خشونت آمیز و همچنین توجه به حقوق بشر و رعایت اخلاق انسانی افزود: جمهوری اسلامی ایران نه تنها خود قربانی تفکرات تکفیری تروریستی مورد حمایت غرب و ناتو میباشد؛ بلکه در عرصه مقابله با این تفکرات پیشرو بوده و هزینه های مادی و معنوی زیادی در این خصوص متحمل شده و سربازان و فرماندهان عزیزی مانند سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را تقدیم مردم، امنیت منطقه و جهان نموده است.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران تلاش مجدد و مستمر قدرت های شکست خورده در افغانستان برای بازیابی و احیاء گروه های تروریستی مانند داعش را یک تهدید بزرگ برای جغرافیای امنیتی شانگهای بر شمرد و گفت: یکی از اولویت های مهم سازمان می بایست تمرکز جدی بر مسایل مختلف افغانستان باشد. بدیهی است حمایت از سازوکارهای مبتنی بر مشارکت همه اقوام، گروه ها و مذاهب در تعیین سرنوشت میبایست در دستور کار قرار گیرد.
امیر سرتیپ آشتیانی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از تاریخ فرهنگ حوزه تمدنی و موقعیت راهبردی و همچنین ظرفیت های مختلف ژئوپلیتیکی خود میتواند هم راستا با سایر کشورهای عضو در تحقق اهداف سازمان به ویژه در حوزه های نظامی و امنیتی مؤثر باشد، افزود: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای توسعه و تعمیق مناسبات دفاعی و نظامی با کشورهای عضو سازمان در قالب همکاریهای دو و چند جانبه امادگی کامل دارند و در همین رابطه با توجه به تجربیات ارزشمند جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم در منطقه، آمادگی داریم توانمندی، دانش و تجربیات خود در حوزه مبارزه با تروریسم را در اختیار سایر اعضاء قرار دهیم.
وزیر دفاع ایران ادامه داد: با توجه به برگزاری رزمایشهای مرکب دریایی میان جمهوری اسلامی ایران و برخی از اعضای سازمان همکاری شانگهای نظیر روسیه و چین و با مشارکت برخی دیگر از اعضای سازمان امیدواریم با توجه به جایگاه دریا در اقتصاد جهانی و نیز با مشارکت همه اعضاء شاهد ایجاد کمربند امنیت دریایی شانگهای که ضامن تبدیل اقیانوس هند به یک آبراهه امن بین المللی است، باشیم در اجلاس سال گذشته اشاره کردم که پیام ثابت و همیشگی دکترین دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران پیام صلح، ثبات، دوستی و امنیت برای کشورهای همسایه منطقه و جهان است. در این چهارچوب همکاریهای دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران و سازمان همکاری شانگهای می تواند حوزه های مختلفی مانند تبادل اطلاعات و تجربیات در مقابله موثر با تروریسم، افراط گرایی و تجزیه طلبی رزمایشهای مشترک، همکاریهای آموزشی، مبارزه با قاچاق کالا و مواد مخدر، جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی و تشدید بحران آوارگان، مقابله با تهدیدات نوظهور جنگ های اطلاعاتی و شناختی و جرایم سایبری و بسیاری دیگر را شامل گردد.
سرتیپ ستاد محمدرضا آشتیانی با اشاره به پیشنهادهای اجلاس گذشته افزود: مایلم در این اجلاس نیز پیشنهاداتی را برای تقویت ظرفیت ها و قابلیتهای سازمان مطرح نمایم که امیدوارم سازوکارها و زمینههای تحقق آن به شکل مناسبی فراهم گردد؛
۱ - تاسیس مرکز تحقیقات ضد تروریسم و برگزاری نشستهای منظم به منظور تقویت تفاهم و ایجاد گفتمان مشترک و همچنین تبادل تجربیات و دستاوردهای مشترک؛
۲- ضرورت تدوین سازوکار مناسب برای همکارهای مشترک سازمان جهت مقابله با تهدیدات نوظهور از جمله دفاع مشترک سایبری و منظومه های ماهواره ای نظیر اسپیس ایکس) مقابله با استفاده از رمزارزها در جهت تامین مالی از اقدامات تروریستی و سایر اقدامات مورد نیاز
۳- ایجاد یک سامانه مشترک امن و سریع جهت تبادل اطلاعات میان اعضاء در چهارچوب یک مرکز امنیت اطلاعات؛ در این رابطه جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را در جهت ایجاد این سامانه و مرکز اعلام می نماید.
۴- آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای برگزاری رزمایش مشترک ضد تروریسم در سال ۲۰۲۵ و همچنین برگزاری یک سمینار و نشست علمی جهت بررسی ابعاد مختلف تروریسم؛
۵- تشکیل ساختار و یا کارگروه صنایع دفاعی میان اعضاء با هدف تقویت همکاری و تجمیع توانمندیها برای مقابله با تهدیدات پیش رو به ویژه مقابله با تهدیدات امنیتی و تروریستی.